کتاب ایلگار دخترم.
ناموجود
توضیحات :
ایلگار دخترم
سرخی گونه های مانی وقت عذرخواهی و لحن حرف زدنش،امیر علی را به تعجب واداشت. با خودش گفت:
-چه خبره اینجا؟ نه به این حجب و حیات، نه به اون کولی بازی پای تلفنت! واسه من فیلم بازی نکن خانم کوچولو، من امیر رضا نیستم که خرم کنی و سرم گول بمالی. هر کی تو رو نشناسه، من یکی زیر و بم سرتا پات رو می دونم. هه، اگه شاهین بفهمه شاخ در میاره. خدای من، چه جانمازی واسه من آب می کشه این دخترا پیش قاضی و ملق بازی؟!