کتاب پیرمرد و دریا.
ناموجود
نویسنده:
ارنست همینگوی
موضوع:
داستان
سال چاپ:
1400
نوبت چاپ:
13
قطع کتاب:
وزیری
تعداد صفحه:
215
مترجم:
محمد تقی فرامرزی
وزن:
600گرم
توضیحات :
این کتاب از اسمی که دارد مشخص است که میخواهد خواننده را به دریا بکشاند و داستان را ادامه دهد. شروع داستان خواننده با اسمی به نام سانتیاگو آشنا میشود که او یک ماهیگیر کوبایی میباشد. که میخواهد تلاشهای این ماهیگیر کوبایی را نشان دهد که در آن سوی دریاها به دنبال صید کردن یک نیزهماهی بسیار بزرگ میباشد که به نوعی برای خودش مبارزه مرگ و زندگی میباشد. سانتیاگو یک ماهیگیر باتجربه می باشد که در گلف استریم به مدت 84 روز است که هیچ ماهی صید نکردهاست.
سانتیاگو به مانند همه ماهیگیرهای دیگر شاگرد دارد. مانولین شاگرد او، تا 40 روز اول او را همراهی می کند ولی پس از آن به اجبار پدر و مادر خود، به قایقی دیگر میرود. گویا 40 روز ماهی نگرفتن حاکی از آن است که سانتیاگو قطعا "سالائو" است که بدترین شکل بدبیاری میباشد.
مانولین به دلیل علاقهای که به پیرمرد و اعتقادی که به شانس دارد، همچنان آن پیرمرد را کمک میکند تا بتواند مثل همیشه ماهیهای بزرگ صید کند. از طرفی سانتیاگو اعتقاد دارد که روز شانس او 85 امین روز میباشد و به مانولین میگوید که دوران بدشانسی او تمام شدهاست و با دلی پر از امید به فردایی فکر میکند که قرار یک ماهی بسیار بزرگ را صید کند.
زمانی که ارنست همینگوی در کوبا زندگی میکرده است، قایق رانی و ماهیگیری از تفریحات اصلی او به شمار میآمدهاست. زندگینامه نویسانی که درمورد زندگی و آثار ارنست همینگوی در این سالها قلم زدهاند بر این عقیدهاند که شخصیت "پیرمرد در داستان پیرمرد و دریا باید در برخی موارد ارتباطی با شخصیت واقعی یک ماهیگیر کوبایی به نام گرگوریو فوئنتس داشتهباشد. همینگوی در دههی ۱۹۳۰ گرگوریو را برای نگهداری و محافظت از قایق خود استخدام کرده بودهاست. بعدها هنگامی که در کوبا اقامت به طور دائم زندگی میکردهاست، بین او و آن پیرمرد ماهیگیر دوستی بسیار محکمی ریشه گرفت. بسیار جالب است که با توجه به بیسوادی فوئنتس، او هرگز نتوانست داستان پیرمرد و دریا را بخواند.